![]()
حجت الاسلام و المسلمین «فخر الدین صانعی» در ابتدای درس حوزوی خود در تجلیل از شخصیت متعالی علمی و اخلاقی مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (قدّس سرّه) اظهار داشت:
«بعد از انتخابات 88 و اعتراضهای سیاسی حادی که وجود داشت، در مقطعی به جهت موضعگیری والد استاد، برخی از گروههای فشار تصمیم به حمله دفتر و بیت ایشان گرفتند. با توجه به این که آن گروهها به صراحت اعلام کرده بودند که این کار را انجام میدهیم، این خبر به سرعت منتشر شد و عموی بنده، آیت الله حاج شیخ حسن آقای صانعی (حفظه الله) که شنیدند، بدون اینکه به ما چیزی بگویند و مشورتی بکنند، صبح زود روز جمعه از تهران حرکت کردند و به تنها جایی که فکر می کردند می تواند این غائله را بخواباند، یعنی بیت آیت الله العظمی آقای صافی (رحمة الله علیه) رفته بودند [خودشان بعداً این جریان را برای ما تعریف کردند] و در ملاقاتی با ایشان، مطرح میکنند که این سنّت سیّئه ای است که اگر کسی بخواهد در مورد نهاد مرجعیّت، اسائه ادبی بکند، به محلّ زندگی و دفترش حمله بکنند. ایشان هم در همان ساعت، مسئولین امنیتی را احضار و با آنها صحبت میکند که این اتفاق نباید بیفتد و انصافاً در آن برهه، مسئولین امنیتی تلاش زیادی کردند و آن اتفاق نیفتاد.
در همان زمان، آیت الله العظمی آقای منتظری (قدّس الله سرّه) به والد استاد گفتند که شما از خانه خارج بشوید؛ چون اگر قرار است امروز این اتفاق بیفتد، شما در منزل نباشید، بهتر است. مرحوم والد گفتند: اگر قرار باشد هر کسی که احتمال حمله به خانهاش را میدهد، از خانه اش خارج بشود، با خارج شدنش اقدام حمله کنندگان را توجیه کرده و قرار نیست که هر تصمیمی آنها بگیرند، ما تابع نظرشان باشیم. با این وجود آیت الله العظمی آقای منتظری، شبیه حکم و با تحکّم به ایشان گفتند که نمیخواهم شخصیت شما مورد هجمه قرار بگیرد. من صلاح شما را در این می دانم که در منزل نباشید. با توجه به فرمایش ایشان، مرحوم والد یکی دو ساعتی از منزل خارج شدند و آن اتفاق هم نیفتاد.
ذکر این خاطره برای این است که ما درک بکنیم مراجع معظم تقلید که مستقل هستند، روشهای خاص خود را در دفاع از حقوق مردم دارند و به آنچه در میان خودشان و خدای خودشان حجت است، عمل میکنند و هیچ گاه مرجعیت مستقل شیعه در دفاع از حقوق مردم، کوتاهی نکرده است. گاهی توقّعات ما بیش از وسع آنان و فراتر از مصالحی است که این بزرگواران در نظر میگیرند. البته روش آنان در دفاع از حقوق مردم، متفاوت است اما این شبهه که آنان دغدغه دفاع از حقوق مردم را ندارند یا تنها در بعضی برههها از حقوق مردم دفاع کرده اند، صحیح نیست و ذکر این خاطره و اقدام ایشان که آن را هیچ گاه و هیچ جایی به زبان نیاوردهاند تا مبادا شبهۀ منّتی به والد استاد باشد، در راستای دفع این شبهه و القا است. در ادامه همین روند در آن برهه بعد از اطلاعیه کذائی که ناشی از حسادتها بود، بعد از فوت والدۀ اینجانب، آیت الله العظمی آقای شبیری (حفظه الله) در مجلس فاتحه شرکت کردند و آیت الله العظمی آقای صافی (رحمة الله علیه) و آیت الله العظمی آقای وحید (حفظه الله) برای تسلیت، به منزل ابوی تشریف آوردند و آن ملاقاتها، هم به نوعی بی توجهی بلکه انکار نسبت به آن اطلاعیه کذایی و رفتارهایی که در آن دوران بود و از طرفی نوعی حمایت و دلگرمی.»





تو در نماز عشق چه خواندی؟