هنوز بعد از گذشت سی و شش سال از جریان استعفای فقیه عالیقدر حضرت آیةالله العظمی آقای منتظری (قدّس اللّه نفسه الزّکیّة) هر زمان در ابتدای سال به روزهای ششم تا هشتم فروردین می رسم ناخودآگاه به یاد آن روزهای تلخ و باورنکردنی (واقعۀ دردناک یکشنبۀ سیاه 1368) می افتم و مثل همیشه شاهد سخن‌ها و تحلیل‌های کلیشه ای و غیر واقعی می باشم.
اگر کاربران محترم در این هیجده سال که از آغاز به کار این وبلاگ می گذرد نوشته های بنده را (که متأسفانه اکثراً از بین رفته و به پودر تبدیل شده است مثل همین چند روز قبل که تصاویری آپلود شده را با دسیسه از بین برده و من مجبور شدم مجدداً آنها را بازیابی نمایم) مطالعه کرده باشند در خواهند یافت من نه تنها اعتقادی به نصب فقیه مظلوم ندارم بلکه ایجاد این جایگاه جعلی و بر خلاف قانون اساسی (قبل از بازنگری) قائم مقامی رهبری را دسیسه ای از سوی هاشمی رفسنجانی و دوست صمیمی‌اش برای از بین بردن وجهۀ سالم و غیر قابل انکار آن مرجع معظّم می دانم.
حتّی لازم نبود فقیه عالیقدر از این سمت کذایی استعفا داده و آن را به امام راحل تقدیم نمایند چرا که امام خمینی (ره) هیپگونه دخالتی در این امر نداشتند لیکن این احترام فوق العاده ای بود که از سوی یک شاگرد (که حاصل عمر امام راحل و عظیم‌الشّأن) به استاد و مراد خویش گذاشته شد.
در هر حال باز معتقدم جریان آنگونه نبود که هاشمی رفسنجانی و دستیارش مرحوم سیّد احمد خمینی و دیگران جعل و نقل نموده اند بلکه مسائل بسیاری در این زمینه وجود دارد که هنوز نقل نشده و چه بسا اسناد معتبری وجود داشته باشد که از بین برده اند (اللّه اعلم)
و امّا اگر به خاطرات هاشمی رفسنجانی که متأسفانه پر از نکات راست، دروغ، مبهم، تاریخ سازی و .... در سال 1368 مراجعه نمایید وی از ابتدای فروردین به جریان فقیه عالیقدر اشاره می کند و البته از گریه‌ای که گفته شده برای مانع شدن از قرائت نامۀ جعلی 6 فروردین در این خاطره خبری نیست. همچنین وی خاطرۀ روز 8 فروردین نوشته است:
«در گزارش‌ها مسألۀ آیت الله منتظری مورد توجه جهانی قرار گرفته، ولی برایشان مبهم است»
در پاورقی آن نوشته شده است:
«بازتاب بین‌المللی برکناری آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری در بخش ضمایم این کتاب درج شده است.»
و وقتی به بخش ضمائم مراجعه می کنید اثری از آن نمی بینید.
اما هاشمی رفسنجانی در خاطرۀ روز 11 فروردین 1368 می نویسد:
«مسألۀ آقای منتظری در صدر گزارش‌ها است. رسانه های غربی چهرۀ ایشان را معتدل، آزادیخواه و ترقی خواه و چهرۀ امام را خشن ترسیم می کنند و عزل ایشان را غلبۀ خشونت و رادیکالیسم بر اعتدال تفسیر می نمایند.»
(در پاورقی به نقل از بولتن ویژۀ خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران مورخ 10 فروردین 1368 ص 9 از قول روزنامه فاینشنال تایمز چاپ لندن مطلبی آورده که ذیلاً ملاحظه می نمایید.)
ضمناً از ادبیات نوشته شده توسط هاشمی رفسنجانی چنین بر می آید که این مطالب را یا بعداً نوشته و یا آن را تغییر داده است چون در سال 1368 برکناری و عزل مطرح نبود بلکه سخن از استعفاء و قبول آن بود.
تو در نماز عشق چه خواندی؟