یادداشت های پراکنده - سوّم محرّم

در پی جنایت عظیم آتش زدن سینما رکس آبادان که منجر به کشته شدن صدها فرد بی‌گناه گردید، دکتر سیّد عبدالرضّا حجازی خطیب و دانشمند اسلامی با اظهار تأسف و همدردی با بازماندگان قربانیان این فاجعۀ اسفناک گفت:

« اول انگیزه را باید پیدا کرد و بعد به علاج آن پرداخت تا دیگربار این‌گونه حوادث فاجعه آمیز تکرار نشود.

ما باید با علت‌ها به مبارزه برخیزیم نه معلول‌ها....»

به نقل از روزنامه اطلاعات ۳۰ مردادماه ۱۳۵۷ صفحه ۲۴

به نقل از روزنامه اطلاعات ۱۴ فروردین ۱۳۵۷ صفحه ۴

به نقل از روزنامه اطلاعات ۱۹ تیرماه ۱۳۵۲ صفحه ۴

در خاطرات فقیه عالیقدر حضرت آیةالله العظمی منتظری (رضوان الله تعالی علیه) پیرامون اعترافات حجةالاسلام سیّد عبدالرسّول حجازی (اخوی حجةالاسلام سیّد عبدالرّضا حجازی) در خصوص مرحوم حاج سیّد احمد خمینی سؤال شد که فقیه عالیقدر اظهار بی اطلاعی نمودند لیکن در خصوص ارتباط سیّد عبدالرّضا با سیّد احمد خمینی مطلبی بیان کردند که اطلاع از آن خالی از لطف نیست:

«... آقای سیّد عبدالرّضا حجازی با مرحوم حاج سیّد احمد آقا خیلی رفیق و به اصطلاح هم‌پیاله بودند و با ماشید سیّد عبدالرّضا به تفریح می‌رفتند. قبل از انقلاب هم که آقای سید احمد خمینی را در مرز گرفته بودند و به زندان قزل قلعه آوردند در آنجا آقای سیّد عبدالرّضا حجازی برای او هر روز ناهار می‌آورد. خوب این خیلی مهم بود که کسی خارج از زندان هر روز برای یک زندانی ناهار بیاورد. بعد از انقلاب هم اینها روابطشان محفوظ بود. بعد یک دفعه دیدیم سیّد عبدالرّضا را گرفتند و بعد از چند روز اعدام کردند و سید احمد هم کاری برای او نکرد. این مسأله سؤال برانگیز بود. البته من از جزئیات این جریانات خبر ندارم و نمی‌خواسته‌ام وارد این مسائل بشوم.»

منبع: خاطرات فقیه عالیقدر، صفحه ۶۰۹

یکی از وعّاظ و سخنوران مشهور و با سواد ایران حجةالاسلام والمسلمین دکتر سیّد عبدالرّضا حجازی است که از شاگردان امام خمینی (رحمةالله علیه) بوده و در نهضت اسلامی به رهبری ایشان نقش ایفا کرد و حتی چندین بار توسط نیروهای امنیّتی ساواک دستگیر و به زندان افتاد ولی بعدها مشخص شد که دیگر طاقت شکنجه و زندان را ندارد لذا به همکاری با ساواک رضایت داد و فقط به سخنرانی و تبلیغ می پرداخت و البته تألیفانی هم دارد و همین امر سبب شد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی مسئولین آن طرد شود.

از سیّد عبدالرّضا حجازی دیگر خبری نشد تا اینکه به جرم همکاری با دکتر سیّد صادق قطب زاده در جریان کودتای نافرجام وی در سال ۱۳۶۱ دستگیر و محاکمه شده و به حبس محوم شد.

البته دیگر از سرنوشت وی خبری نشد تا اینکه در سال ۱۳۶۶ گفته شد وی به جرم مسائل خلاف اخلاق؟؟؟!!! دستگیر و سپس اعدام شده است (البته در ویکی پدیا سال اعدام را ۱۳۶۲ نوشته که غلط است)

برای آشنایی بیشتر نسل جدید با چنین سخنران‌هائی ذیلاٌ توجه‌تان را به مصاحبۀ وی با روزنامه اطلاعات در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۱ جلب می‌کنم و امیدوارم برایتان جالب باشد:

روزنامه اطلاعات ۱۰ آبان‌ماه ۱۳۵۱ صفحه ۱۶

۲۸ مردادماه هر سال یادآور رویدادهای مختلفی است که اگر کنار هم قرار داده شود اهمیّت آن ملموس‌تر خواهد بود که البته کمتر کسی به آن پرداخته است. به عنوان مثال شاید این روز را فقط به عنوان کودتای آمریکایی بر علیه دولت قانونی مرحوم دکتر محمّد مصدق در سال ۱۳۳۲ می شناسند که به حق حادثۀ تلخ و ناگواری بوده و هرگز فراموش نخواهد شد (گرچه رژیم سفّاک پهلوی هرساله از آن بهره‌برداری تبلیغاتی کرده و مردم را وادار به برگزاری جشن می کرد) اما اگر به تاریخ مراجعه کنید در خواهید یافت که حوادث دیگری در این روز تاریخی اتّفاق افتاده که در نوع خود قابل تأمّل است از جمله در ۲۸ مردادماه ۱۳۵۷ سینما رکس آبادان توسط عوامل رژیم منحوس پهلوی به آتش کشیده شد که صدها نفر از هم‌وطنان بیگناه ما در آن حادثه وحشتناک سوخته و به زغال تبدیل شدند و درست یک‌سال بعد یعنی پس از شش ماه که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذشت مجلس خبرگان قانون اساسی با پیام امام خمینی (رضوان‌الله تعالی علیه) در روز یکشنبه ۲۸ مردادماه ۱۳۵۸ افتتاح و ریاست آن برعهدۀ فقیه عالیقدر حضرت آیةالله العظمی منتطری رحمةالله علیه قرار داده شد که البته اکثر جلسات را شهید مظلوم حضرت آیةالله دکتر بهشتی اعلی‌الله مقامه اداره کردند.

به هرحال برای مزید اطلاع کاربران محترم و یادآوری آن خاطرات ذیلاً به بریده روزنامه اطلاعات آن زمان اشاره خواهم کرد:

روزنامه اطلاعات ۲۸ مردادماه ۱۳۵۰ صفحه ۱

روزنامه اطلاعات ۲۹ مردادماه ۱۳۵۷ صفحه ۱

روزنامه اطلاعات ۲۸ مردادماه ۱۳۵۸ صفحه ۱ و ۳